جدول جو
جدول جو

معنی قلعه اعلا - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه اعلا
(قَ عَ اَ)
دهی است از دهستان بهمئی سردسیر بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان، واقع در 42 هزارگزی خاور شوسۀ رام هرمز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیری و مالاریایی است. سکنۀ آن 500 تن است. آب آن از رود خانه الله تأمین میشود. و محصول آن غلات، برنج، پشم، لبنیات و شغل اهالی زراعت و حشم داری و صنایع دستی آنان بافتن قالیچه و جاجیم است. و راه مالرو و دبستان دارد و ساکنین از طایفۀ بهمئی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَعَ)
دهی است از دهستان بخش بستان آباد شهرستان تبریز، واقع در 12 هزارگزی جنوب بستان آباد و 8 هزارگزی شوسۀ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر، سکنۀ آن 330 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، یونجه، شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
قلعه یا حصار قلعه استا، قلعه ایست از ولایت رستمدار که بحصانت تمام اشتهار دارد. (جهانگیری) (شعوری). و رجوع به حبیب السیر جزو4 از ج 3 ص 335 و 344 و 345 شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان کرچمپبو بخش داران شهرستان فریدن، واقع در 44 هزارگزی شمال باختر داران و 9 هزارگزی باختر راه ازنا به اصفهان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است سکنۀ آن 349 تن است. آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات، سیب زمینی، کتیرا و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی و جاجیم بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
قلعتی است به آذربایجان (این لفظ عجمی و اصل آن تلاست، چه در کلام عجم طاء و ظاء و ضاد و ثاء و حاء و صاد خالصه و جیم خالصه نیست). (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا